روزمرگی استراتژیک

دوستی می‌گفت استراتژی همان اجرا است. در نگاه اول شاید عجیب به نظر برسد، اما عمیق‌تر که شویم، می‌بینم چقدر این عبارت درست است.

چگونه مطمئن شویم، فعالیت‌های روزمره‌ی کاری با استراتژی کسب و کار سازگار است؟

کسب و کاری برای رسیدن به اهداف خود، استراتژی تصمیم گیری بر مبنای داده را انتخاب می‌کند. سند استراتژی در یک کارگاه با حضور همه‌ی پرسنل در همه‌ی سطوح رونمایی و تشریح می‌شود. سپس این سند قاب شده و در دفتر مدیرعامل به دیوار آویزان می‌شود. این آخرین مرحله برای بسیاری از کسب و کارها است. پس از آن به روزمره بازمی‌گردند و برای هر تصمیم به جای تکیه بر داده‌های معتبر، تحلیل‌های بدون پشتوانه مشاوران، فضاهای خبری و افراد به اصطلاح متصل به پشت پرده، مبنای تصمیم گیری قرار می‌گیرد. حالا اگر یک روزی هم تصمیم به استفاده از داده‌های معتبر باشد، می‌بینیم که داده‌ای وجود ندارد. چرا که استراتژی در حد قاب شدن بود و در عمل اجرا زیرساخت جمع آوری داده طراحی و پیاده سازی نشده است. در حقیقت استراتژی همان تصمیم بر مبنای غیر از داده است، همان که در حال اجرا است.

جدا از اینکه مدیریت ارشد وظیفه دارد، فضای حرکت به سمت چشم انداز از طریق استراتژی تعیین شده را فراهم آورده و اطمینان حاصل کند که کل سازمان در مورد چشم انداز، اهداف و استراتژی توجیه شده‎اند، تک تک افراد سازمان نیز باید در هماهنگی روزمره خود با استراتژی شرکت تلاش کنند. اما چگونه؟

روزمرگی استراتژیک

تطبیق فعالیت های روزانه با استراتژی شرکتی برای دستیابی به اهداف و چشم اندازهای سازمانی بسیار حیاتی است. اینجا چند نکته و ترفند برای کمک به شما در هماهنگ سازی کار روزانه با استراتژی کلان آورده شده است:

  1. استراتژی شرکتی را درک کنید: اطمینان حاصل کنید که درک واضحی از ماموریت، چشم انداز، ارزش ها و اهداف استراتژیک شرکت خود دارید. با اهداف بلندمدت شرکت و ابتکارات استراتژیک برای رسیدن به آنها آشنا شوید.
  2. نقش خود را با استراتژی پیوند دهید: تجزیه و تحلیل کنید که نقش و مسئولیت‌های شما چگونه به استراتژی کلان شرکت کمک می‌کند. اهداف و برنامه‌هایی را که کار شما از آنها پشتیبانی می‌کند شناسایی کرده و اطمینان حاصل کنید که فعالیت‌های روزانه با آن اهداف همسو هستند.
  3. اهداف و اولویت‌های شخصی تعیین کنید: بر اساس درک خود از استراتژی شرکت، اهداف و اولویت‌های شخصی را که به طور مستقیم به اهداف شرکت مرتبط هستند، تعیین کنید. این کار به شما کمک می‌کند تا متمرکز بمانید و اطمینان حاصل کنید که وظایف روزانه‌تان به اهداف استراتژیک بزرگتر کمک می‌کنند.
  4. ارتباط برقرار کنید و همکاری کنید: ارتباط باز با همکاران، مدیران و تیم‌های دیگر بخش‌ها داشته باشید. درک خود را از استراتژی شرکتی به اشتراک بگذارید و برای هماهنگی با دیگران تلاش کنید. همکاری می‌تواند به شناسایی زمینه‌هایی که کار شما با دیگران تلاقی دارد کمک کند و به هماهنگی و همسویی بهتر منجر شود.
  5. پیشرفت را اندازه‌گیری و ردیابی کنید: شاخص‌های کلیدی عملکرد (KPI) را که به طور مستقیم به اهداف استراتژیک مرتبط هستند، تعیین کنید. به طور منظم پیشرفت خود را در برابر این شاخص‌ها پایش و ردیابی کنید تا اطمینان حاصل کنید که فعالیت‌های روزانه شما به نتایج مورد نظر کمک می‌کنند.
  6. انعطاف پذیر و سازگار باشید: استراتژی‌های شرکتی ممکن است با گذشت زمان تغییر کنند، بنابراین برای تطبیق فعالیت‎ها و اولویت‎های روزانه خود آماده باشید. به طور مرتب هماهنگی خود را با استراتژی بازبینی و ارزیابی کنید و برای حفظ هماهنگی، تغییرات لازم را اعمال کنید.

بایدها:

  • به طور مداوم درباره استراتژی شرکت یاد بگیرید و آگاه باشید.
  • از مدیران و مربیان بازخورد و راهنمایی بگیرید.
  • به فعالیت‌ها و وظایفی که به طور مستقیم به اهداف استراتژیک کمک می‎کنند، اولویت دهید.
  • با تیم‌های دیگر همکاری کنید تا تلاش‌ها هماهنگ و هم جهت شود.
  • به طور مداوم فرایندها و شیوه‌ها را برای پشتیبانی از اهداف استراتژیک بهبود دهید.

نبایدها:

  • در سیلوها کار نکنید یا بدون در نظر گرفتن زمینه استراتژیک گسترده‎تر عمل نکنید.
  • وظایفی که برای دستیابی به اهداف استراتژیک حیاتی هستند را نادیده نگیرید یا کم اهمیت نشمارید.
  • در برابر تغییر و وفق دادن خود در زمان تکامل استراتژی مقاومت نکنید.
  • تصمیمات یا اقداماتی را که با استراتژی شرکتی در تضاد است یا آن را تضعیف می‌کند، انجام ندهید.

هنگام اتخاذ تصمیمات کوتاه مدت، موارد زیر را در نظر بگیرید:

      1. هماهنگی با اهداف استراتژیک: اطمینان حاصل کنید که تصمیمات کوتاه مدت شما با اهداف استراتژیک بلندمدت شرکت همسو است و از آن پشتیبانی می‌کنند.
      2. تأثیر بر منابع: تأثیر تصمیمات خود را بر منابع شرکت مانند بودجه، نیروی انسانی و ظرفیت عملیاتی ارزیابی کنید.
      3. ریسک‌ها و فرصت‌های بالقوه: ریسک‎ها و فرصت‎های بالقوه مرتبط با تصمیمات خود را و اینکه چگونه ممکن است بر استراتژی کلی تأثیر بگذارند، ارزیابی کنید.
      4. پیامدهای ذینفعان: در نظر بگیرید که تصمیمات شما چگونه می‎تواند بر ذینفعان مختلف از جمله مشتریان، کارکنان و شرکا تأثیر بگذارد.
      5. نتایج قابل اندازه گیری: نتایج یا شاخص های کلیدی عملکرد (KPI) قابل اندازه گیری را تعریف کنید که به شما کمک کند موفقیت یا شکست تصمیمات کوتاه مدت خود را در رابطه با استراتژی شرکت ارزیابی کنید.

      چند نکته دیگر:

      1. فرهنگ شرکتی: استراتژی شرکتی اغلب به طور عمیقی با فرهنگ و ارزش‎های شرکت درهم تنیده است. اطمینان حاصل کنید که اقدامات و تصمیمات روزانه شما با هنجارها و اصول فرهنگی سازمان همخوانی دارد. این هماهنگی می‌تواند به تقویت استراتژی و ایجاد یک محیط کاری منسجم کمک کند.
      2. مدیریت تغییر: اجرای یک استراتژی شرکتی اغلب شامل تغییرات در فرایندها، ساختارها و روش‌های کاری است. برای هماهنگی با این تغییرات در روال‌های روزانه خود آماده باشید. ذهنیت بهبود مستمر را بپذیرید و آمادگی اتخاذ شیوه‎های جدید حامی استراتژی را داشته باشید.
      3. مشارکت کارکنان: هماهنگی تلاش‌های فردی با استراتژی شرکت نیازمند پذیرش و مشارکت کارکنان در تمام سطوح است. استراتژی را به روشنی به سازمان منتقل کنید و اطمینان حاصل کنید که تیم شما درک می‌کند که مشارکت آنها چگونه در تصویر بزرگتر جای می‎گیرد. موفقیت‎ها و نقاط عطف را جشن بگیرید تا انگیزه و تعهد را حفظ کنید.
      4. یادگیری و توسعه مستمر: با تکامل استراتژی شرکت، ممکن است نیاز به توسعه‌ی مهارت یا ارتقای آن برای هماهنگی با الزامات یا ابتکارات جدید باشد. هرگونه شکاف در دانش یا تخصص را شناسایی کرده و به دنبال فرصت‌های آموزشی یا توسعه حرفه‌ای برای حفظ مرتبط بودن و مشارکت مؤثر باشید.
      5. همکاری میان بخشی: استراتژی‌های شرکتی اغلب چندین بخش و کارکرد را در بر می‌گیرند. برای اطمینان از هماهنگی و همسویی تلاش‌ها، همکاری و ارتباطات میان تیمی را تقویت کنید. در جلسات بین بخشی شرکت کنید، به روزرسانی ها را به اشتراک بگذارید و برای کسب دیدگاهی جامع از اجرای استراتژی، از دیدگاه های متنوع بهره بگیرید.
      6. اولویت بندی و مدیریت زمان: با وجود اولویت‌ها و اهداف متعدد، مدیریت زمان و اولویت بندی مؤثر بسیار حیاتی می‌شوند. به طور منظم بار کاری خود را ارزیابی کرده و به وظایفی که تأثیر بیشتری بر استراتژی شرکتی دارند، اولویت دهید. از درخواست راهنمایی یا پشتیبانی از مدیر خود ابایی نداشته باشید، اگر احساس کردید که زیر بار فشار هستید یا با اولویت های متناقض روبرو شده‌اید، حتماً با مدیر خود صحبت کنید.
      7. پایش مستمر و بازخورد: به طور منظم اثربخشی تلاش‌های خود را در پشتیبانی از استراتژی شرکت مرور و ارزیابی کنید. از ذینفعان، مدیران و همکاران بازخورد بگیرید تا نقاط قوت و ضعف را شناسایی کنید و در صورت لزوم تغییرات لازم را اعمال کنید. برای حفظ هماهنگی و بیشینه سازی مشارکت خود، آماده اصلاح و تنظیم مسیر باشید.

      با در نظر گرفتن این عوامل، می‎توانید توانایی خود را در هماهنگی فعالیت‌های روزانه با استراتژی شرکتی افزایش دهید و به یک رویکرد منسجم‎تر و مؤثرتر برای دستیابی به اهداف سازمانی برسید.